soheyl

ادبیات

soheyl

ادبیات

اطلاعات و مطالب جالبی در مورد ادبیات را در این سایت به اشتراک می گذاریم

شعر روباه و زاغ ( ترجمه ی ایرج میرزا )

يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ

کلاغی به شاخی جای‌گیر 

به منقار بگرفته قدری پنیر 

یکی روبهی بوی طعمه شنید 

به پیش آمد و مدح او برگزید 

بگفتا: «سلام ای کلاغ قشنگ! 

که آیی مرا در نظر شوخ و شنگ! 

اگر راستی بود آوای تو 

به‌ مانند پرهای زیبای تو! 

در این جنگل اکنون سمندر بودی 

بر این مرغ‌ها جمله سرور بودی!» 

ز تعریف روباه شد زاغ، شاد 

ز شادی بیاورد خود را به‌ یاد 

به آواز خواندن دهان چون گشود 

شکارش بیافتاد و روبه ربود 

بگفتا که: «ای زاغ این را بدان 

که هر کس بود چرب و شیرین‌زبان 

خورد نعمت از دولت آن کسی 

که بر گفت او گوش دارد بسی 

هم‌اکنون به‌ چربی نطق و بیان 

گرفتم پنیر تو را از دهان 

  • سهیل

ایرج میرزا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی